کجا؟

به کجا میرویم؟

جایی که سراپای ما را بگیرد؟

یا جایی که ما را یه حضرت عشــق نزدیک کند؟

نمیدانم!

فقط برویم تا از این معرکه خـنـده بازر خلاص شویم و در دسترس نباشیم

برای گناه!

چرا که غرق شونده دیگر نجات پیدا نخواهد کرد مگر عنایت حضرت عشق

و چشم ما همه به امیـد اوست!

و اما دیگر...

درد دل های ناگفتنی و مبهم برای خودم که شاید در خودم دفن شوند!

گفتنی هایی که نگفتنی است و ماندن در ابهامات عجیب و نفهمیدنی که نمیدانی چیست...

شیعه عاشق

خرداد95